توصیه‌های کاربردی در پیاده سازی نرم افزار CRM

پیاده سازی نرم افزار CRM در یک سازمان، مشابه هر پروژه دیگری الزامات خاص خود را دارد و ممکن است شما در عمل با مشکلات و پیچیدگیهای سازمانی مختلفی برخورد نمایید.

از دیدگاه تکنولوژی، امروزه نرم افزارهای CRM از نظر امکانات و کاربر پسند بودن بسیار پیشرفته‌تر شده‌اند و اکنون شما می‌توانید در هر زمان و مکان و بر روی هر دستگاهی به نرم افزار CRM دسترسی داشته باشید. حتی در آخرین نسخه نرم افزار مایکروسافت CRMکاربران می‌توانند از طریق ابزار Cortana با نرم افزار صحبت نمایند. بنابراین از نظر نرم افزاری همه چیز برای کاربران ساده‌تر شده است.

مطلب مرتبط: هنگامی که نمی تواند کمک اتوماسیون بازاریابی

اما از دیدگاه سازمانی، تغییر در فرایندها، عادات و روش‌های قدیمی انجام کار، دشواریهای خاص خود را داشته و پذیرش کاربران نقش مهمی در موفقیت یا شکست پروژه پیاده سازی CRM در سازمان دارد. بنابراین ضروری است که در پیاده سازی نرم افزار CRM ، علاوه بر نرم‌افزار به جنبه‌های مدیریتی این پروژه نیز توجه نماییم.

پذیرش کاربران

برخی سازمانها فراموش می‌کنند که CRM فقط یک نرم افزار نیست بلکه مدیریت یکپارچه ارتباطات سازمان با مشتری است. ارتباطات متنوعی که امروزه با آمدن کانال‌های جدید ارتباطی مانند شبکه‌های اجتماعی، پیام رسان‌ها و ابزارهای پشتیبانی آنلاین، نسبت به گذشته پیچیده‌تر شده و به همان نسبت مدیریت آن نیز سخت تر شده است.

در بسیاری از شرکت‌ها همواره بین نیاز کارکنان فروش (که دوست دارند حداقل اطلاعات را با سرعت وارد نرم افزار نمایند) و نیاز کارکنان بازاریابی (که برای شناخت و بخش بندی مشتریان به اطلاعات کامل‌تر و عمیق‌تری نیاز دارند) تناقض وجود دارد. نزدیک کردن این دو دیدگاه معمولا دشوار است و می‌تواند موجب بروز مشکلاتی در روابط بین واحدها گردد. به ویژه اگر آنها را در تصمیم گیری‌ها مشارکت نداده باشید و ناگهان آنها را مواجه با تغییرات و فرایندهای جدید نمایید.

در پروژه های پیاده سازی نرم افزار CRM برای قانع کردن کارکنان به پذیرش تغییرات، معمولا ترکیبی از تشویق و اجبار (یا همان سیاست معروف چماق و هویج) استفاده می‌شود.

اینکه تصور کنید کاربران از نرم افزار استفاده خواهند کرد چون ما به آنها دستور می‌دهیم، کاملا اشتباه است. شما باید مزایای مهم نرم افزار برای کاربران را یادآوری نمایید، برای کارکنان مشوق‌های مالی قرار دهید و فرایندهای کاری (مانند ارجاع مشتریان جدید) را به گونه‌ای با نرم افزار تلفیق کنید که امکان کار بدون نرم افزار وجود نداشته باشد.

به عنوان مثال می‌توانید اعلام هزینه‌های رفت و آمد برای ویزیت مشتری را در فرم گزارش ویزیت قرار دهید. بنابراین اگر فروشنده‌‌ای گزارش ویزیت خود را در نرم افزار وارد ننماید، هزینه‌ای نیز نمی‌تواند دریافت کند.

عامل انسانی

با وجود سادگی استفاده از نرم افزار، چرا باید نگران پذیرش کابران باشیم ؟ زیرا تغییر عادت‌ها و روشها برای افراد مشکل است. اصولا تغییر هیچگاه ساده نیست و پذیرش نرم افزار CRM حتی با فرض عدم تغییر فرایندها، به معنی تغییر در عادت‌های کاری روزانه کاربران است.

نرم افزار در بلند مدت کار کاربران را ساده‌تر کرده و در زمان آنها صرفه جویی خواهد نمود اما در کوتاه مدت، کاربران به علت عدم آشنایی کامل با نرم افزار و همچنین مواجه شدن با تغییرات مختلف، تحت فشار خواهند بود.

Related image

نمودار فوق، مشکلات و مزایای پیاده سازی نرم افزار در طول زمان را نمایش می‌دهد که همانطور که مشخص است در ابتدای راه اندازی نرم افزار، کاربران با کمترین مزایا و بیشترین مشکلات روبرو خواهند بود. بنابراین باید از پیش در مورد زمانبندی مراحل پروژه برنامه ریزی نموده و با اطلاع رسانی مناسب به کاربران، سطح انتظارات و توقعات آنها را با واقعیات موجود تنظیم نمایید.

توجه به ذینفعان در پیاده سازی نرم افزار CRM

جهت افزایش مزایای اولیه نرم افزار و به حداقل رساندن نارضایتی کاربران، باید از همان ابتدای پروژه، سه گروه از ذینفعان اصلی نرم افزار را در نظر گرفته و از وجود مزایای ارزشمند برای هر یک از آنها اطمینان حاصل نمایید.

مدیران

نرم افزار CRM در گزارش گیری و تحلیل عملکرد سازمان به مدیران بسیار کمک نموده و همچنین به عنوان ابزاری اطلاعاتی در هر مکان و ساعت از شبانه روز در اختیار آنها است. اما تمام مزایای قابل ایجاد برای مدیران، مستلزم ورود اطلاعات و استفاده از نرم افزار توسط کارکنان است. بنابراین در شروع پروژه CRM، آموزش، نظارت و کمک به کاربران برای استفاده موثر از نرم افزار اهمیت بالایی دارد که در نهایت موجب جلب رضایت و حمایت مدیران نیز خواهد گردید.

بیشتر بدانید: پنج روش برای کوتاه کردن چرخه ی فروش

کارکنان

معمولا چیزهای کوچک، نظر کارکنان نسبت به نرم افزار را خیلی تغییر می‌دهد. بنابراین مشکلات و پیشنهادات آنها را با دقت دریافت نموده و در صورت امکان اعمال نمایید. شما می‌توانید برای هر گروه از کاربران با توجه به شغل آنها فرم‌های اطلاعاتی متفاوتی داشته باشید. به این ترتیب کاربران با فرم‌های پیچیده و تعداد زیادی فیلدهای غیر مرتبط روبرو نخواهند بود.

مشتریان

در برخی پروژه‌های CRM به ایجاد مزیت برای مدیران و کارکنان سازمان توجه می‌شود اما مشتریان فراموش می‌شوند. بهتر است از ابتدای پروژه پیاده سازی نرم افزار CRM، به دنبال روش‌هایی برای بهبود تجربه مشتریان باشید.

نتیجه گیری

پیاده سازی نرم افزار CRM بصورت کامل و موفق به شرطی امکان پذیر است که علاوه بر ابعاد فنی و نرم افزاری، به جنبه های فرایندی و مدیریتی پروژه نیز توجه نماییم. توصیه‌های زیر در موفقیت یک پروژه پیاده سازی CRM کمک خواهند نمود.

  • از کارهای ساده شروع کنید. داشتن یک چشم انداز بلندمدت، خیلی خوب است اما اینکه بخواهیم به یکباره تمام آن را اجرا کنیم، ایده خوبی نیست. پیاده سازی را بصورت مرحله‌ای و تدریجی انجام دهید.
  • “اطلاعات بد” + “سیستم جدید” = “سیستم بد”. پیش از انتقال اطلاعات قدیمی به نرم افزار CRM ، کیفیت داده‌ها را بررسی کرده و اشکالات احتمالی را برطرف نمایید.
  • در هنگام برنامه ریزی پروژه پیاده سازی CRM ، مدیران و کارکنان را مشارکت دهید تا در زمان اجرای پروژه، همکاری آنها را داشته باشید.
  • در ابتدای پروژه پیاده سازی CRM، تنها بر روی موارد ضروری تمرکز کنید. در بلند مدت، یکپارچه بودن سیستم‌ها بسیار مفید خواهد بود اما شاید در فاز اول نیازی به این کار نباشد.
  • سعی کنید برای هر یک از ذینفعان نرم افزار، حداقل یک مزیت پیدا کنید. وجود این مزیت‌ها موجب پذیرش بهتر و ساده‌تر نرم افزار توسط کاربران خواهد شد.

روش‌های كاهش هزینه تبلیغات

روزنامه تفاهم

اشاره:

هزینه‌های تبلیغاتی مشكلی است كه تمام شركت‌ها خصوصا شركت‌های تجاری كوچك با آن مواجهند و در شرایط كنونی بازار و اقتصاد برای بسیاری از این شركت‌ها طاقت‌‌فرسا و كمرشكن است.

اجرای یك برنامهء تبلیغاتی، مستلزم صرف هزینه است، به این رو تبلیغات به عنوان یكی از سرفصل‌های مالی سازمان‌ها و شركت‌ها محسوب می‌شود. هزینه‌های تبلیغاتی مشكلی است كه تمام شركت‌ها خصوصا شركت‌های تجاری كوچك با آن مواجهند. بسیاری از این شركت‌ها برای جذب و حفظ مشتریان خود به تبلیغات وابسته‌اند. با وجود این، هزینهء انجام تبلیغات موثر و مستمر خصوصا در شرایط كنونی بازار و اقتصاد برای بسیاری از این شركت‌ها طاقت‌‌فرسا و كمرشكن است. به همین دلیل شركت‌های تجاری همواره به دنبال راهكارهایی هستند كه ضمن معرفی خود و تحت تاثیر قرار دادن مشتریان بتوانند هزینه‌های تبلیغاتی خود را نیز تا حد معقولی كاهش دهند. پیدا كردن یك شریك تبلیغاتی مناسب، كاهش تعداد دفعات پخش تبلیغات و روابط عمومی، از جمله این راهكارهاست و به شما به عنوان مدیر یك شركت تجاری یا سرپرست بخش تبلیغات و بازاریابی می‌تواند در كاهش هزینه‌های تبلیغاتی بسیار كمك كند كه در ادامه به اختصار به آن‌ها می‌پردازیم:

بیشتر بدانید: روشهایی ارزان برای تبلیغ کسب و کار شما

● شریك تبلیغاتی

سعی كنید تبلیغاتتان را با تبلیغات شركت دیگری همراه كنید. به طور مثال به جای این كه شركت شما برای مدت زمان معینی صفحهء آخر هفته‌نامه‌ای را برای تبلیغات خود خریداری كند، بهتر است با دادن یك آگهی نصف صفحه، آن را با یك شركت تجاری دیگر شریك شوید یا این كه اجازه دهید آن‌ها با شما شریك شوند. به عبارت دیگر تبلیغات خود را با تبلیغات آن‌ها همراه كنید. به این ترتیب هزینهء تبلیغات شما نصف می‌شود. با این كه ممكن است به این ترتیب تا حدودی تاثیر و پاسخ مورد انتظار از تبلیغاتتان كاهش یابد، ولی این بهترین روش برای تداوم تبلیغات در بازه زمانی طولانی‌تر و صرفه‌جویی ‌در هزینه است. باید توجه داشت كه شریك و همراه تبلیغاتی شما از رقبا یا شركت‌هایی نباشد كه بنا به دلایلی تمایل ندارید با آن‌ها مرتبط شوید و در این ارتباط نظارت‌های ضروری را اعمال كنید.

●كاهش تعداد دفعات پخش آگهی تبلیغاتی

اثربخشی تبلیغات معمولا براساس دو معیار مورد سنجش قرار می‌گیرد: میزان فراگیری (Reach) فراوانی تكرار (Frequency) میزان فراگیری به معنای تعداد افرادی است كه تبلیغ شما را می‌بینند. بنابراین تبلیغی كه میزان فراگیری آن كم و دفعات تكرار آن بیش‌تر است منجر به آن می‌شود كه تبلیغ شما را یك گروه نسبتا كوچكی از مشتریان بالقوه به تعداد دفعات بیش‌تری مشاهده كنند. میزان فراگیری باید دست نخورده بماند، چرا كه شما یك گروه خاص از مشتریان بالقوه را انتخاب می‌كنید. تنها به این دلیل كه گمان می‌كنید احتمال دارد آن‌ها محصول یا خدمت شما را خریداری كنند، در حالی كه ممكن است آن‌ها در نهایت از شما خرید نكنند. بنابراین نباید حق مساوی را از تمامی مشتریان بالقوه، سلب كرده و تنها تبلیغات خود را برای عده‌ای خاص پخش كنید. بنابراین اگر شما ناگزیر به قربانی كردن یكی از این دو معیار باشید بهتر است كه فراوانی تكرار را انتخاب كنید. به طور مثال برنامهء تبلیغاتی شما در رادیو می‌تواند از ۱۲ هفته به ۱۰ هفته كاهش یابد یا به جای شش بار در روز می‌تواند دفعات پخش آگهی شما به پنج بار در روز كاهش یابد، اما استفاده از رادیو برای پخش تبلیغات به دلیل وسعت فراگیری این رسانه نباید تغییر كند.

بیشتر بخوانید: اتوماسیون بازاریابی 101: اهداف & برنامه ریزی

امکان پیگیری های سریع تر
امکان پیگیری های سریع تر

● توجه به روابط عمومی

تبلیغات گران است، اما روابط عمومی هزینه‌ای ندارد و رایگان تمام می‌شود. با این وجود اسپانسر شدن یا پخش اخبار در مورد شركت، محصولات و یا خدمات آن از طریق رسانه‌های عمومی بسیار بیش‌تر از انجام تبلیغات مستقیم تاثیرگذار است. چاپ یك مقاله در ارتباط با كسب‌وكار شما در روزنامه، یا پخش یك برنامهء تلویزیونی در این زمینه بسیار بهتر از تبلیغات مستقیم است چرا كه اعتبار بیش‌تری نزد مخاطبان و مشتریان بالقوه دارد. در صورتی كه امكان انجام چنین فعالیت‌هایی را در قالب روابط عمومی داشته باشید، به راحتی می‌توانید بخشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی خود را كاهش دهید و در عین حال تاثیر مثبت بیش‌تری در ذهن مخاطبان خود بگذارید. بنابراین برقراری تماس مستمر با رسانه‌ها و خبرگزاری‌های محلی و ارایهء اطلاعاتی در مورد فعالیت‌های تجاری شركتتان نظیر اعلام میزان كل فروش و سود شركت در بازه زمانی معین، برنامه‌های توسعهء محصول یا بازار یا سایر جریاناتی كه مربوط به كسب‎وكارتان است و برای مشتریان و مخاطبان مورد نظر شما نیز جالب توجه است، به شما كمك می‌كند تا با توسعهء فعالیت‌هایتان در حوزهء روابط عمومی، نیاز كم‌تری به انجام تبلیغات مستقیم داشته باشید و به این ترتیب ضمن این كه به طور غیرمستقیم و موثرتر خود را به مشتریان معرفی می‌كنید، به میزان قابل ملاحظه‌ای در هزینه‌هایی كه باید صرف انجام تبلیغات شود نیز صرفه‌جویی می‌كنید.

 

روشهایی ارزان برای تبلیغ کسب و کار شما

اشاره:

اگر در ابتدای کسب و کاری جدید هستید، احتمالا نمی توانید هزینه زیادی برای تبلیغات اختصاص دهید. می توانید روشهای ارزان و موثر این مقاله را امتحان کنید.

مطلب مرتبط: روش‌های كاهش هزینه تبلیغات


1-اگر سایت وب دارید ، تمامی همکاران و آشنایانی را که دارای سایت هستند یافته و از آنها بخواهید آدرس سایت شما را در سایت خودشان قرار دهند ، حتی اگر زمیته سایت آنها کاملا متفاوت است.
2-گزارشی کوتاه از شرکت و یا محصول خود تهیه کرده و آنرا به تمامی مجلات و نشریات وابسته به زمینه کاری شما ارسال کنید. شاید یکی از آنها گزارش شما را چاپ کرد!
3-نشریه ای در زمینه کار خود بنویسید و هر هفته برای مشتریان و علاقمندان ایمیل کنید. این نشریه می تواند حتی یک صفحه باشد. سعی کنید در آن مطالبی مفید و آموزنده ارایه دهید.
4-اگر محل مناسبی در اختیار دارید سمینار رایگان برگزار کنید و خبر آنرا به نشریات بدهید. سمینار شما می تواند در گروه های کوچک مثلا 10 نفره باشد.
5-تبلیغات با پست را فراموش نکنید. می توانید نامه ای یک صفحه ای از محصول خود تهیه کرده و آنرا به 1000 نفر ارسال کنید. آدرسها را از کتابهای اول و دوم بیابید.
6-بروشور تبلیغاتی چاپ کرده و آنرا در شرکتها و اماکن اطراف محل کار خود توزیع نمایید. و برای مشتریان خدمات ویژه ای مانند تحویل رایگان در نظر بگیرید. آنها به محل کار شما نزدیک اند بنابرین تحویل هزینه زیادی نخواهد داشت.

بیشتر بخوانید: اتوماسیون بازاریابی 101: اهداف & برنامه ریزی

نویسنده: ژان بقوسيان

روش‌هایی برای چانه‌زنی

5 تاکتیک‌ مذاکره قیمت

 
ژان بقوسیان – مجله موفقیت 265

اشاره:

مطالب این مقاله از کتاب جدید برایان تریسی با نام «کتابخانه موفقیت برایان تریسی – مذاکره» برداشته شده است. این کتاب به تازگی چاپ شده و هنوز ترجمه نشده است.

مطالب این مقاله از کتاب جدید برایان تریسی با نام «کتابخانه موفقیت برایان تریسی مذاکره» برداشته شده است. این کتاب به تازگی چاپ شده و هنوز ترجمه نشده است. در این مقاله به مطالبی پرداخته می‌شود که باعث فروش با قیمت‌های بالاتر و خرید با قیمت‌های پایین‌تر می‌شود.

 

دو نوع مذاکره وجود دارد: مذاکره یکدفعهای کوتاه مدت و مذاکره کاری بلندمدت. در مذاکره کوتاه مدت باید بدون توجه به اینکه دوباره این شخص را میبینید یا با او کار میکنید، در آن لحظه بهترین قیمت و شرایط را به دست آورید.

مجموعهای از تاکتیکهای مذاکره قیمت وجود دارد که میتوانید برای رسیدن به قیمت یا نتیجه بهتر در خرید یا فروش یکدفعهای از آن‌ها استفاده کنید. خوشبختانه این تاکتیکها در مذاکره برای قراردادهای کاری بلندمدت که سالها طول میکشد هم کاربرد دارد.

 

تاکتیک 1: امتناع
مهم نیست که طرف مقابل چه قیمتی را پیشنهاد میدهد، آن را طوری رد کنید که گویی ناامید شدهاید. قیافه ناراحت یا رنجور به خود بگیرید. چشمان خود را طوری بچرخانید که گویی درد بزرگی دارید. عبارتی شبیه این بگویید، «خدایا! این مبلغ خیلی زیاد است!»

در کمال تعجب، گاهی فقط رد قیمت باعث میشود که طرف مقابل فوراً آن را تغییر دهد. و اگر امتناع اول منجر به قیمت خرید پایینتر یا قیمت فروش بالاتری برای شما شد، آمادهباشید که در مذاکره بارها و بارها از آن استفاده کنید.

 

تاکتیک 2:  پرسش
بپرسید، «آیا این بهترین قیمتی است که میتوانید بدهید؟ نمیتوانید قیمت بهتری بدهید؟»

وقتی قیمت را میپرسید و شخص پاسخ میدهد، مکث کنید، خود را متعجب و حتی شوکه نشان دهید و بگویید، «آیا این بهترین قیمتی است که میتوانید بدهید؟ و بعد کاملاً سکوت کنید. اگر جا داشته باشد، طرف مقابل اغلب قیمت را پایین میآورد یا در غیر این صورت  فوراً پیشنهاد دیگری را مطرح میکند.  

اگر طرف مقابل در پاسخ به سؤال «آیا این بهترین قیمتی است که میتوانید بدهید» قیمت را کاهش داد، سپس بگویید «آیا این واقعاً بهترین قیمتی است که میتوانید بدهید؟» و این کار را تا گرفتن پایینترین قیمت ممکن و بهترین شرایط ادامه دهید. دوباره بپرسید «نمیتوانید قیمتی بهتر از آن بدهید؟» افرادی که با آن‌‌ها مذاکره میکنید، نمیدانند با فرد دیگری که با قیمت کمتری از آنها خرید کرده، صحبت کردهاید.

همچنین میتوانید بپرسید، «اگر امروز تصمیم بگیرم، بهترین قیمتی که به من خواهید داد چند است؟» این کار عنصر فوریت را اضافه کرده و ترس از دست دادن معامله را در ذهن فروشنده بیدار میکند.

گاهی میتوانید این سؤال را بپرسید، «یعنی به من میگوئید که هرگز این جنس را کمتر از آن قیمت به کس دیگری نفروختهاید؟ هیچکس تا به حال آن را ارزانتر نخریده است؟» هرگاه این سؤال مستقیم را میپرسید، افراد حس میکنند مجبورند که اگر تا به حال آن را ارزانتر فروختهاند، صادقانه به شما بگویند.

 

آن را در حراجی بخرید
برای خرید اجناس خردهفروشی مثل مبلمان، تجهیزات، یا ابزار چمنزنی، میتوانید بپرسید «آیا اصلاً این کالا را حراج میکنید؟»

اغلب سازمانهای خردهفروشی هر سال کالاهای خاصی را در فروش ویژه میگذارند. وقتی میگویند این کالا معمولاً در بهار حراج میشود، میتوانید پاسخ دهید، «خوب من آخرین حراج را از دست دادم، اما مایلم امروز آن را به همان قیمت بخرم.»

گاهی، فقط آوردن یک دلیل خوب برای فروشندگان به منظور ارائه قیمت بهتر به شما، آنها را متمایل و متقاعد به کاهش قیمت میکند.

 

تاکتیک 3. ادعا
هر قیمتی که برای یک کالای خاص به شما دادند، فوراً پاسخ دهید «میتوانم ارزانترش را جای دیگری پیدا کنم.»

هرگاه به فروشنده بگویید که میتوانید آن کالا را از رقبایش ارزانتر بخرید، فوراً نرم میشود و شروع به پایین آوردن قیمت میکند. تأکید بر این نکته که «میتوانم آنرا از جای دیگری ارزانتر بخرم» اغلب مقاومت قیمتی را در هم میشکند، زیرا فروشنده گمان میکند که به جای دیگری میروید.

به یاد داشته باشید که همیشه و حتی در این نوع مذاکره دوستانه و مهربان باشید. وقتی با لحن خوشایندی درخواست میکنید، نسبت به زمانی که جدی یا پرخاشگرید، شخص مقابل راحتتر توافق میکند.

 

تاکتیک 4. بیارزش کردن قیمت
وقتی کسی از شما 100 دلار میخواهد، قیمت را بیارزش کنید و بگویید، «همین الان 50 دلار نقد به تو میدهم.»

هرگاه فوراً قیمتی را اعلام کنید، مقاومت قیمتی طرف مقابل به شدت کاهش مییابد. دلایلی وجود دارد که نشان میدهد پیشنهاد خرید کاملاً نقد باعث میشود که افراد رغبت بیشتری برای معامله با شما داشته باشند. سه دلیل بسیار واضح عبارتاند از: 1) کاهش هزینههای انبارداری 2) عدم پرداخت هر نوع هزینه بازرگانی برای کارت اعتباری و 3) احساس «خشنودی سریع.» 

در مثال دیگر، 50 دلار را برای خرید کالایی 100 دلاری پیشنهاد میدهید و پیشنهاد بعدی فروشنده 60 دلار است. اغلب متوجه میشوید که حتی اگر قیمت را به حد خندهداری پایین بگویید، فروشنده همچنان مایل است با قیمتی بسیار پایینتر از آنچه تصور میکردید، کالا را به شما بفروشد.

 بیشتر بدانید: پنج روش برای کوتاه کردن چرخه ی فروش

تاکتیک 5. بیشتر خواهی
بیشتر خواهی کاری جانبی است. چیزی شبیه این بگویید «خوب، در صورتی با این قیمت موافقم که تحویلتان رایگان باشد.»

اگر طرف مقابل برای اضافه کردن چیزی به معامله تردید داشت، میتوانید با خوشرویی بگویید، «اگر تحویل رایگان نباشد، اصلاً معامله نمیکنم.»

کلید استفاده از بیشتر خواهی این است. برای خرید کالای اصلی به توافق برسید. بر سر قیمتها و شرایط به توافق برسید. طوری وانمود کنید که معامله انجام شده است. فروشنده فکر میکند کالا را به قیمت مطلوب فروخته است. سپس درخواستهای بیشتر را اضافه کنید. این تاکتیک حتی برای خرید کالاهایی مانند خانه، اتومبیل یا قایق هم کاربرد دارد.

 

درسهایی از خرید خانه
شما توافق کردهاید که خانهای را با قیمتی مشخص بخرید. پس از توافق با قیمت خرید و تاریخ تحویل، اما قبل از امضای هر چیزی، از فروشنده بخواهید که مبلمان، پرده‌‌ها و ابزار چمنزنی را نیز در قیمت پیشنهادی لحاظ کند. جالب اینکه بسیاری از افراد، یک خانه کامل با همه امکاناتش را به همان قیمتی میفروشند که برای خانه تنها پیشنهاد داده بودند.

بیشتر بدانید: نکاتی برای کارآفرینان

با افول شدید بازار املاک، یکی از دوستان من خانهای را خرید که به قیمت 2.4 میلیون دلار به حراج گذاشته شده بود. بعد از شش ماه مذاکره، زوج مسن سرانجام با قیمت یک میلیون دلاری موافقت کردند تا از شر خانه و هزینه تعمیرش خلاص شوند. سپس، دوستم که مذاکرهکنندهای عالی است گفت «البته، این قیمت شامل مبلمان ازجمله کارهای هنری نیز میشود، اینطور نیست؟»

همان طور که انتظار میرفت، خانه به خوبی مبله شده بود و ارزش آثار هنری درون آن به 100.000 دلار بالغ میشد. اما از آنجا که آنها مشتاق فروش خانه بودند، و همچنین میدانستند جایی برای گذاشتن مبلمان ندارند، گفتند «پناه بر خدا» و هر آنچه میخواست را به او دادند، اگرچه خانه را با قیمتی بسیار پایینتر از آنچه که امید داشتند، فروختند.  

 

جملاتی که هرگز نباید به کارمندان تان بگویید

توجه داشته باشید زمانی که قصد دارید کارمندی استخدام کنید، میزان بردباری و شکیبایی شما با مواردی از قبیل فقدان انگیزه، مقاومت و اصرار بر پرسشی که مطرح می کنید یا وجود یک یا چند کارمند مشکل دار، سنجیده خواهد شد. رئیس بودن شما دلیلی بر کامل بودن شما نیست.

توجه داشته باشید زمانی که قصد دارید کارمندی استخدام کنید، میزان بردباری و شکیبایی شما با مواردی از قبیل فقدان انگیزه، مقاومت و اصرار بر پرسشی که مطرح می کنید یا وجود یک یا چند کارمند مشکل دار، سنجیده خواهد شد. رئیس بودن شما دلیلی بر کامل بودن شما نیست.

همه ما گاهی حرف هایی می زنیم که بعدها باعث پشیمانی مان شوند. برخلاف یک کارمند با رتبه متوسط، مدیران همواره موظفند خود را از مشکلاتی که ممکن است در جلسه مصاحبه حضوری روی دهد، دور نگه دارند. نباید خستگی باعث شود تا مطالبی را بدون آمادگی قبلی بر زبان بیاورید. مطمئنا شما هرگز نمی خواهید اشتباهات کلامی شما منجر به از بین رفتن انگیزه در کارمندان تان شود و به وقوع مشکلاتی بزرگ تر در شرکت تان بینجامد.

در ادامه هفت عبارت ارائه می شود که همواره باید از بیان آنها خودداری کنید، به خصوص در مواقعی که عصبانی یا خسته هستید. یک جمله آنی و انفعالی می تواند به وجهه شما آسیب رسانده و اعتمادی که کارمندان تان به شما دارند را از بین ببرد. خسارتی که جبران آن یک عمر زمان می برد.

۱ «همان طور که گفتم، من رئیس هستم.» همه ما افرادی بالغ هستیم. نمی توانید از کارمندان تان انتظار داشته باشید که با دورنگی و ریاکاری شما کنار بیایند. اگر استانداردهایی که برای کارمندان تان وضع می کنید با مواردی که در مورد خودتان صدق می کند متفاوت است، پس انتظار نداشته باشید که آنها به سخنان و درخواست های شما احترام بگذارند.

۲ «خیلی خوش شانس هستید که این کار را دارید.» اگر چنین احساسی نسبت به کارمندان تان دارید پس در واقع این شمایید که خوش شانس هستید و کاری دارید. مطمئنا افراد در محیط هایی که کارفرما به آنها منت بگذارد و آنها را مدیون خود بداند، بازده کاری مناسبی نخواهند داشت. اگر این رفتار در مورد یک کارمند خاص پاسخگو نیست، آن گاه بهتر است رفتاری حرفه ای داشته باشید و به موضوعاتی که در اطرافتان وجود دارد، بپردازید. سعی کنید راه حلی برای رفع موارد خاص بیابید این باور که کارمند شما باید دست بوس شما باشد، باوری کودکانه و نادرست است و نشان دهنده فقدان مهارت های مدیریتی در شما خواهد بود.

۳ «اگر این کار را دوست نداری، فردی را پیدا می کنم که از این کار لذت ببرد.» به عنوان یک مدیر، در موارد متعددی قدرت تصمیم گیری با شماست اما این امر باعث نمی شود رفتاری ناشایست داشته باشید. هر فرد در راس یک سازمان می تواند خود را رئیس یا مدیر بنامد اما مدیر خوب کسی است که از مهارت های مدیریتی برای تشویق کارکنان و پیشبرد اهداف مورد نظر، بهره ببرد. اینکه با تهدید کارمندان تان به از دست دادن شغلشان بخواهید آنها را به اطاعت از خود وادارید، دوام چندانی نخواهد داشت. مطمئنا، آنها در آغاز از خواسته شما اطاعت می کنند اما نهایتا و به ندرت اشتیاق و انگیزه خود را از دست داده و دیگر هیچ تمایلی به پیشرفت کردن و جلو بردن کار نخواهند داشت. البته اگر در همان آغاز، کار را ترک نکنند.

بیشتر بخوانید: روش‌هایی برای چانه‌زنی

۴ «چرا شما تنها فردی هستید که با این قضیه مشکل دارید؟» اگر با کارمندی مواجه هستید که همیشه مقاومت می کند یا عملکرد نامناسبی دارد، می توانید از این عبارت استفاده کنید. اما اگر با کارمندی روبه رو هستید که عملکرد و همکاری نسبتا خوبی دارد اما در یک موضوع خاص شما را با مشکل مواجه کرده است، پس احتمالا مشکل از شماست که نمی خواهید به نگرانی ها یا ایده های وی گوش فرادهید. یا شاید آن کارمند روز خوبی نداشته است و همین امر موجب به وجود آمدن مشکل شده است. مشکل هر چه که باشد، این گونه فکر نکنید که وی بدون هیچ دلیلی، سرسختی و لجاجت می کند. از این رو از مطرح کردن پرسش بالا خودداری کنید. هرگز کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید. درست همان طور که مقایسه کردن فرزندان تان با یکدیگر کار نادرستی است.

۵ «برای این کار وقت ندارم.» واقعا؟ شما رئیس هستید. شغل شما مدیریت زمان است. به جای اینکه با صراحت تمام درخواست های کارکنان تان را رد کنید، در آینده ای نزدیک زمانی را به وی اختصاص دهید تا بتوانید بدون هیچ دغدغه ای به سخنان وی بپردازید.

۶ «نمی توانی فکر کنی که چقدر فشار روی من است.» هر فردی اضطراب ها و نگرانی های خود را دارد. تنها به این دلیل که فکر می کنید بیشتر از هر فرد دیگری تحت فشار هستید باعث نمی شود به خود حق دهید که دیگران را نادیده بگیرید.

۷ «آیا اسم من را روی در دیدی؟» درست است که شما یک کسب وکار را از ابتدا پایه گذاری کرده اید یا اینکه پول و وقت خود را در این کار سرمایه گذاری کرده اید تا به جایگاه مناسب برسد اما دستوردادن مداوم به زیردستان ، روش مناسبی برای مدیریت کارکنان به حساب نمی آید. به این نکته توجه داشته باشید، بدون کارمندان تان مجبور هستید دیگر به تنهایی به ارائه خدمت به مشتریان تان بپردازید.

بیشتر بدانید: نکاتی برای کارآفرینان

مترجم: آوا کشاورز

نکاتی برای کارآفرینان

از کتاب: 20 نکته‌ی اساسی که هر کارآفرین تازه‌کار باید بداند

 نویسنده: راشل بریج مترجم: محمد محقق نشر: آوین

اشاره:

اگر واقعا فکر می‌کنید محصول و یا ایده‌ی شما جدید و منحصر به فرد است بهترین راه برای محافظت از آن به ثبت رساندنش می‌باشد.

از ایده‌ی خود محافظت کنید
اگر واقعا فکر می‌کنید محصول و یا ایده‌ی شما جدید و منحصر به فرد است بهترین راه برای محافظت از آن به ثبت رساندنش می‌باشد. با این‌ کار دیگر شخصی نمی‌تواند از روی محصول و یا ایده شما کپی‌برداری کند و در صورت کپی‌برداری می‌توانید از آن شخص شکایت کنید.

همچنین با به ثبت رساندن محصول و یا ایده‌ی خود می‌توانید بعدا این امتیاز را به دیگران بفروشید، اجاره دهید و یا توسط آن جواز کسب دریافت کنید. و مهم‌تر از همه آن‌که می‌توانید با استفاده از این امتیاز سرمایه‌گذاران را به حمایت مالی ترغیب کنید.

ریچارد برتون، مشاور شرکت بیزینس لینک، می‌گوید: وقتی شما ایده‌ی خود را به ثبت می‌رسانید می‌توانید از موضع قدرت با سرمایه‌گذاران وارد مذاکره شوید. این کار به شما و ایده‌ی شما ارزش و شخصیت می‌بخشد.
ابتدا مطمئن شوید که قبل از شما چنین ایده و یا محصولی به ثبت نرسیده است. بعد از این‌که مطمئن شدید این ایده و یا محصول تا به حال به ثبت نرسیده است، باید برای به ثبت رساندنش اقدام کنید. ممکن است این کار کمی زمان‌بر باشد ولی مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت.

اگر حس می‌کنید فرآیند به ثبت رساندن ایده و یا محصول‌تان پیچیده است، می‌توانید از یک مشاور و یا وکیل کمک بگیرید. اگر هزینه‌ی کافی برای گرفتن مشاور و یا وکیل ندارید می‌توانید با یک شرکت وارد مذاکره شویدو آن‌ها این هزینه را در قبال چند در صد از امتیاز ایده و یا محصول تقبل کنند. به طور مثال ران همیلتون، کارآفرینی که به تولید لنزهای چشمی یک‌بار مصرف مشغول است، با یک شرکت به توافق رسید که هزینه‌های به ثبت رساندن ایده را شرکت تقبل کند و در عوض همیلتون نیز قبول کرد 50 در صد از امتیاز آن را به شرکت واگذار کند. به محض این‌که همیلتون ایده را به ثبت رساند توانست از چند شرکت دیگر نیز سرمایه‌ای به مبلغ 33 میلیون پوند جذب کند.

مطلب مرتبط: جملاتی که هرگز نباید به کارمندان تان بگویید

 او می‌گوید به ثبت رساندن ایده و یا محصول یکی از مهم‌ترین اجزاء ارزش بخشیدن به کسب‌و کارتان می باشد. ممکن است بدون امتیاز نیز پیشرفت کنید، ولی در این صورت هر کس می‌تواند کار شما را کپی‌یرداری کند.
اگر ایده و یا محصول شما جدید نباشد و فقط بهبود محصول دیگری باشد نمی‌توانید آن را به ثبت برسانید. برای همین بهتر است قبل از این‌که با سرمایه‌گذاران وارد مذاکره شوید یک تفاهم‌نامه‌ی رسمی تهیه کنید تا مطمئن شوید در صورت عدم تفاهم، آن‌ها از ایده‌ی شما استفاده نخواهند کرد. گیلز کرون، کارمند شرکت حقوقی لوئیس سیلکین می‌گوید: این تفاهم‌نامه باید مختصر و مفید باشد و بهتر است توسط یک وکیل نوشته شود. همچنین طرفین باید متعهد شوند که موارد بحث شده در جلسه را مخفی نگه‌دارند.

اگر چه این نوع تفاهم نامه‌ها بسیار سودمند است، کارآفرینان تازه‌کار نمی‌توانند به راحتی سرمایه‌گذاران را به امضاء آن وادار کنند. واقعیت این است افرادی که شما با آن‌ها وارد مذاکره می‌شوید نسبت به شما از جایگاه بالاتری برخوردارند و تمایلی به امضاء این نوع تفاهم نامه‌ها نشان نمی‌دهند. وی ادامه می‌دهد اگر شما در چنین شرایطی گیر کردید، بهترین کار این است که بر روی تمام مراسلات خود کلمه‌ی محرمانه را یادداشت کنید. این کار تا حدودی می‌تواند مؤثر باشد.

هری کراگو، بنیان‌گذار شرکت پی‌جی‌ اسموثیز، یک شرکت تولیدی نوشیدنی می‌گوید: مردمی که از ایده‌ی شما تعریف می‌کنند بسیارند، ولی متاسفانه بسیار کمند افرادی که بخواهند واقعا از ایده‌ی شما حمایت کنند. با بسیاری از افراد راجع به بسیاری از ایده‌های خوب صحبت کردم. با وجود این که اکثر آن‌ها با ایده‌های من موافق بودند ولی تقریبا هیچ‌کدام وارد عمل نشدند. دنیا پر است از انسان‌هایی که ایده‌های خوبی در سر دارند، ولی کم هستند انسان‌هایی که بتوانند در عمل آن را ثابت کنند.

او اضافه می‌کند: اگر کسی می‌خواست ایده‌ی مرا کپی کند، حداقل 2 سال طول می‌کشید تا به جایی برسد که من هم‌اکنون قرار دارم. البته به نظر من هیچ کس نمی‌تواند به خوبی من این کار را انجام دهد.
باید بدانید ترس از دزدیده شدن ایده و یا محصول‌تان نباید شما را از مشاوره گرفتن از افراد مطمئن باز دارد. چرا که در این صورت خود را از کمک آن‌ها محروم ساخته‌اید. استیو کلارک، مدیر اجرایی موسسه‌ی اقتصادی اینتاست می‌گوید: شما باید ایده‌ها و نظرات خود را به متخصصین ارائه دهید، در غیر این صورت به انزوا کشیده می‌شوید و نمی‌توانید مطمئن شوید که آیا آن ایده به یک طرح موفق تبدیل می‌شود یا خیر. هر فاکتوری که احتمال شکست را کم می‌کند بسیار مهم و حیاتی است و مشاوره گرفتن از افراد متخصص یکی از مهم‌ترین فاکتورها می‌باشد.

نکته: از تمام جلسات و مذاکرات خود با سرمایه‌گذاران صورت جلسه تهیه کنید.

  

از سودهی کار خود مطمئن شوید
بعد از این‌که ایده‌ی طلایی خود را پیدا کردید و تحقیقات لازم را در آن زمینه انجام دادید و مطمئن شدید ایده‌ی شما جواب خواهد داد، یک تکه کاغذ بردارید، به یک اتاق خلوت بروید و بررسی کنید که آیا این ایده واقعا سودآور خواهد بود یا خیر. یکی از شایع‌ترین دلایلی که باعث زمین خوردن کسب‌وکارهای نوپا می‌شود تمام شدن منابع مالی قبل از رسیدن کسب‌وکار به شرایط سودآور است. در واقع خیلی از کسب‌وکارها به محض راه افتادن به دلیل کمبود بودجه زمین می‌خورند. حتی تصور این اتفاق هم برای همه‌ی مردم بسیار آزاردهنده است. تصور این‌که بعد از ساعت‌ها تفکر برای رسیدن به یک ایده خوب و صرف ماه‌ها تلاش برای بررسی بازار، فقط به خاطر تمام شدن بودجه نتوانید محصول خود را وارد بازار کنید و یا خدمت‌تان را به مردم ارائه کنید.

تنها راه رهایی از این مشکل، بررسی دقیق آمار و ارقام مربوط به کسب و کار قبل از شروع آن است. از سوال‌های پایه‌ای شروع کنید. تولید محصول یا ارائه خدمات چقدر برای شما هزینه برمی‌دارد؟ آیا اگر تعداد محصول را زیاد کنید هزینه‌ی اولیه آن کم‌تر می‌شود؟ آیا مقرون به صرفه است که خودتان آن را تولید کنید یا این‌که تولید آن را به دیگران واگذار کنید؟ اگر می‌خواهید محصول خود را به فروشگاه‌ها بفروشید قیمت مصرف کننده چقدر خواهد بود؟ در هفته چه تعداد می‌توانید بفروشید؟ هزینه‌های مربوط به بسته‌بندی، انبار و حمل ونقل چقدر خواهد بود؟ هزینه‌ی استخدام پرسنل چقدر خواهد بود؟

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، به محض جواب دادن به این سئوال‌ها، سئوال‌های بیشتری به ذهن شما خطور خواهند کرد.

مطلب مرتبط: روش‌های كاهش هزینه تبلیغات

بعد از پاسخ دادن به این سئوال‌ها می‌توانید گردش نقدینگی، سود حاصل از فروش و سود خالص وغیره را محاسبه کنید. البته اگر با اعداد و ارقام میانه‌ی خوبی ندارید بهتر است این کار را به مرور زمان انجام دهید. برای کارآفرینان تازه‌کار این نوع محاسبه‌ها بسیار وحشتناک است و اکثرا تمایل دارند خود را قانع کنند که بعد از شروع کار همه چیز درست خواهد شد.

البته لازم به ذکر است که این نوع حساب کتاب‌ها تا حدودی با خیال‌بافی نیز همراه می‌باشد، زیرا شما باید محاسبات را برای 3 سال آینده تخمین بزنید و این کار را زمانی انجام می‌دهید که هنوز شروع به کار نکرده‌اید. هر چند در چنین مقطع زمانی تمام اعداد و ارقام یک سری فرضیات خیالی می‌باشند، ولی شما باید خود را به انجام این کار وادار کنید. با این کار آینده‌ی خود را به طور شفاف ترسیم می‌کنید و به خود و اطرافیان اعتماد به نفس زیادی می‌بخشید. از طرفی بدون چنین برنامه‌ریزی منسجمی به هیچ وجه نمی‌توانید بانک، سرمایه‌گذار و غیره را برای تامین سرمایه‌ی اولیه قانع کنید. به همین دلیل است که بررسی اعداد و ارقام بسیار اهمیت دارد.
بری فرنکلین، یکی از مشاورین شرکت بیزینس لینک می‌گوید: شاید بررسی طرح از لحاظ مالی و سوددهی، کار بسیار خسته‌کننده‌ای باشد، ولی بدانید بدون آن هرگز نخواهید فهمید آیا طرح‌تان موفق خواهد شد یا خیر. مهم‌ترین عامل شکست کسب‌و کار، عدم برنامه‌ریزی درست و واقع‌بینانه، کمبود بودجه و تخصص لازم و همچنین عدم توجه به نصیحت‌های دیگران است. اگر در برنامه‌ریزی مشکل دارید هرگز موفق نخواهید شد.